همانطور که می دانید، تیراژ بالای تولید اساسی ترین شرط لازم درتولید بسیاری از قطعات می باشد. این موضوع از دو منظر توجیه اقتصادی و رواداری های ابعادی قابل بحث است. از جمله این قطعات می توان به بولت های مکانیکی اشاره نمود که امروزه کاربرد گسترده ای در انواع پروژه های ساختمانی و صنعتی دارند. از دیدگاه رواداری های ابعادی، زمانی کنترل دقیق تلرانس های ابعادی این قطعات اهمیت می یابد که بدانیم در صورت عدم یکنواختی تولید، هر یک از بولت مکانیکی تولید شده دارای باربری و عملکرد منحصر به خود خواهد بود. بدین معنی که عملا نمی توان برای یک قطعه با سایز، طول، ابعاد، نوع فولاد و بطور کلی مشخصات یکسان، باربری ثابتی بر اساس آزمون های تعیین شده در مراجع بین المللی، تعیین نمود و این امر اساسی ترین وجه وجودی این قطعات را زیر سوال خواهد برد.
زیرا وجود بولت های مکانیکی بعنوان رابطی برای انتقال نیرو از المان های مختلف به بتن (مانند عملکرد جوش در سازه های فلزی) معنا پیدا می کند و حتی در یک اتصال معمول ساختمانی وجود بیشتر از یک بولت امری بدیهی می باشد و عدم باربری یکسان این قطعات در یک پلیت اتصال می تواند منجر به توزیع نا متوازن نیرو در آن شده و یک بولت نسبت به دگیری دچار بارگذاری متفاوت از منظر کمیت (مقدار) و کیفیت (ماهیت بار) شود.
با این دیدگاه اینکه یک نوع بولت در یک پروژه نسبت به پروژه دیگر عملکرد متفاوتی نشان دهد شاید در درجه دوماهمیت قرار گیرد.
از این رو است که شرکت های بزرگ بین المللی از جمله شرکت (HILTI)، شرکت فیشر (FISCHER) و سایر برندهای مطرح اروپایی، با درنظرگیری موارد فوق در تولید بولت های مکانیکی، استفاده از فورج سرد (پرس سرد) را در دستور کار خود قرار داده اند تا بتوانند در تست هایی که به منظور تعیین باربری این قطعات انجام میشود به عملکردی یکنواخت با پراکندگی پایین دست پیدا کنند.
گزارش آزمون تعیین فرآیند تولید بولت TSL و TSH شرکت طلوع با روش فورج سرد
“تهیه شده در بخش مهندسی فروش شرکت تامین صنعت ساختمان طلوع”